فکر و ذکر

فکر و ذکر دو بال سیر در آسمان معرفت است

فکر و ذکر

فکر و ذکر دو بال سیر در آسمان معرفت است

نقصان عقل یا غلبه عواطف

سه شنبه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۶، ۱۲:۳۱ ق.ظ

در حال مطالعه مقاله دوم از کتب اخلاق ناصری خواجه نصیر الدین طوسی هستم. این مقاله با عنوان تدبیر منزل در یک فصل به سیاست و تدبیر اهل (زن) میپردازد. خیلی از نظرات خواجه ناراحتم میکنم ولی آن را خالی از حقیقت نمیبینم و این خودش کم چیزی نیست! یعنی به عنوان یک زن چندشم میشود از بکار بردن فلان تعبیر برای زن، اما وقتی از از پوسته جنسیتی خودم بیرون می آیم میبینم ریشه های این تعابیر را در تکوین و حقیقت زن میشود یافت بی آنکه چیزی از مقام شامخ او کم شود! 

خواجه طوسی در این فصل در یک جا به ضعف عقل زنان و در جای دیگر به نقصان عقل زنان اشاره میکند و جالب اینجاست که هر دو جا، جایی است که پای دل و دلدادگی و عشق و عاشقی در میان است! در این کتاب در ابتدا به نحوه انتخاب زن (طبق معمول نه همسر، فقط انتخاب زن) میپردازد و بعد از ذکر اوصاف اخلاقی پسندیده برای زنان، ذکر جمال زن به میان می آید که اگر این هم باشد جمیع محاسن محیاست. اما خواجه خیلی زود اخطار میدهد که جمال زن نباید "علت" خواستگاری باشد چرا که عفت و جمال* به سختی مقارن میشود و چون زن زیبا خواهان و مشتاق زیاد دارد، ممکن است نظام خانواده را بهم بریزد. 

ایشون در جایی دیگر از وظایف مرد میدانند که کرامت زن را به 6 اصل حفظ کند ، که آخرین آن عدم اختیار همسر دوم ولو زیباتر و بهتر و ... است. خواجه دلیل مخالف خود را این میداند که چون زنان غیرت دارند، این غیرت در کنار عقل ناقص باعث میشود با اختیار همسر دیگر توسط مرد، نظام خانواده توسط زن بهم ریخته شود. در واقع خواجه معتقد است؛ زن اگر خواهان دیگری غیر شوهر داشته باشد ممکن است عاطفه اش غلبه کند، همین طور مرد هم اگر خواهان دیگری داشته باشد باز ممکن است عاطفه زن غلبه کند و از مدار عقلانیت خارج شود و نظام خانواده را مختل کند.

***

اینکه نقصان عقل یا غلبه عواطف فرصت است یا تهدید، کمال زن است و یا نقص او بسیار جای بحث و کار دارد. البته بنده معتقدم شدت عاطفه زن دقیقا مسیر کمال اوست و اگر این ویژگی را از زن بگیریم به شدت خانواده آسیب خواهد دید و به نظرم این اتفاق در جامعه ایرانی در حال وقوع است، یعنی زنها دارند به سمت کاهش عاطفه پیش میروند، این را میشود از فضای مجازی و گفت و گو ها فهمید.

در مثال اولی که خواجه فرمودند این سوال مطرح میشه که اگر تمایل زن به خواهان دیگری غیر از همسرش، ناشی از موقعیت های اجتماعی و دنیایی و مال و منال باشد که نمیشود گفت زن ضعف عقل داشته!!! اما اگر تمایلش به خواهانی غیر از همسرش، عشق زیادی بوده که آن مرد بذل کرده خب محبت که دیگر خرجی ندارد چرا همسر خودش بذل نکرده تا نظام خانواده نترکد! 

در مثال دوم هم باید گفت حتی اگر غلبه عاطفه در زن نبود، نظام خانواده مختل میشد! اما اینبار توسط مردان :) یعنی با همین استدلال میشود گفت به علت نقصان عقل مرد در مسایل عشق و عاشقی و ...، مرد نظام خانواده را با تعدد و تنوع ازدواج هایش میترکاند و چه بسا نسب ها دچار اشکالات فراوان میشد!!!


* بحث سختی مقارنت عفت و جمال را که خواجه مطرح میکند و بنده آن را سختی جمع بین "میل به تبرج" و "میل به مستوری" مینامم هم خیلی در تربیت دختران سرزمین ما نادیده گرفته شده است. یعنی یا آنقدر "میل به مستوری" را در دخترانمان قوی کردیم که در زندگی خصوصی اش هم به مشکل خورده و یا آنقدر "میل به تبرج" را در او بها دادیم که نمیشود از خیابان جمعشان کرد!

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی